صفحه اصلي > دست نوشته ها > پدر

پدر


11-08-1394, 08:40. نويسنده: Movahedi

عشق می زند زخمه به روی شاه پرده سیم مشتاق پدر

 

نقل شده از مرحوم پدر که میگفت آدم تنبل یا به تعبیر عامیانه اش آدم پیزی فراخ یا شاعر میشه یا ستاره شناس. برای همین خودش 3 جا کار میکرد که یوقت شاعر نشه.. قدیمیا هم میگفتند کار جوهر مرده. ظاهرا مرحوم ابوی هم دوست داشته همیشه جوهرش از نوع پلیکان مشکی اکلیلی باشه... حالا خوب و بد و درست و غلطش رو نمیدونم  ولی معلوم شد زیادی پر رنگی کرده و بالاخره یه جایی جوهرش پس زد. علی رغم اینکه نمیخواست شاعر بشه به حکم  (کل شی فان الا وجه ربک) مجبور شد یه غزل بخونه که اونم شد غزل خداحافظی که در سال 49 و در جوانی به نظم درآورد . 7شهریور94 مصادف بود با چهل و پنجمین سالروز فوت ایشون. من که یادم نمیاد ولی به خودم که نگاه میکنم میبینم زمان چه زود میگذره...ادبا میگفتند طرفه العینی ولی من میگم به اندازه ای که جای عددهای سال رو عوض کنیم7/6/49 و حالا7/6/94 ... شرط میبندم پلک هم نزدید.

یا حق

سلامت باشند همه پدرها

خدا رحمت کنه پدرانی که دیگه در بین ما نیستند

الاقل- رضا عباس موحدی7/6/94


بازگشت